اتهامات خلاف واقع دکتر عبدالکریم سروش برای تخریب شخصیت علامه مصباح یزدی
آقای سروش در سخنرانی اخیرش به مناسبت ارتحال ملکوتی علامه مصباح یزدی اتهامات زیادی از جمله مخالفت با انقلاب اسلامی و ... به ایشان زده است.
این نخستین بار نیست که دکتر سروش برای تقابل با روحانیت انقلابی شیعه به چنین مدعیات بدون استنادی متوسل میشود؛ بلکه چندین سال است که چنین شیوهای را در پیش گرفته و نسبتهایی را به دیگران می دهد که خلاف واقع بودن بسیاری از آنها آشکار شده است.
نمونه اول:
آبان ماه سال 1393 دکتر سروش در مقالهای که درباره اسیدپاشی در اصفهان نگاشت، خاطرهای از آقای عطاء الله مهاجرانی نقل کرد تا با استناد به آن، امام جمعه شهر اصفهان و نیروهای حزب اللهی این منطقه را تخریب کند. چندی نگذشت که سید عطاءالله مهاجرانی، نقل قول منسوب به خود در مقاله عبدالکریم سروش درباره ی انصار حزب الله اصفهان را تکذیب کرد و با طعنه به دکتر سروش نوشت: " حتماً ناقل خاطرهای که به نام اینجانب در مقاله دکتر سروش آمده است، فرد دیگری بوده است." www.rahesabz.net(1393/8/16). )
نمونه دوم:
در تیر ماه سال 1392 دکتر سروش در مقاله "بازی با دین مردم" که در باب نقد حکم فقهی "بهتان به مخالفان" نوشته، به دروغ به آیت الله مومن نسبت داد که وی وارد کردن اتهام لواط و زنا و ... به مخالفان را مجاز میداند.
این ادعای خلاف واقع سروش با واکنش مهاجرانی روبرو شد و ایشان در پاسخ چنین نوشت:
«دانشمند گرامی، جناب آقای دکتر سروش در مقاله تازه خود که در ۲۷ تیرماه، با عنوان: "بازی با دین مردم" در سایت جرس منتشر شده است؛ به عنوان شاهدی و مصداقی بر نوشته خویش مطلبی را از فقیه ارجمند آیت الله مومن روایت کردهاند: «فقیهی چون آیت الله محمد مومن، عضو فقهای شورای نگهبان، صریحاً فتوا میدهد که جائز بل راجح است که به بد دینان و بدعتگذران تهمت زنا و لواط بزنیم تا از میدان به در روند و از شرّشان آسوده شویم.»
به گمانم دکتر سروش متن نوشته آیه الله مومن را ندیدهاند، و یا دقیق نخواندهاند و یا نسخه مورد استناد ایشان به کلی متفاوت از نسخهای است که اینجانب دیدهام و گرنه ممکن نبود چنین نسبتی را به آیه الله مومن دهند.» www.rahesabz.net(1392/4/31))
نمونه سوم:
دکتر سروش در سال 1387 با میشل هوبینگ خبرنگار هلندی، مصاحبهای دربارۀ وحی و قرآن انجام داد. سروش در این مصاحبه تأکید کرد که قرآن کلام بشر است نه کلام خدا. سپس سروش مدعی شد که معتزله نیز چنین دیدگاهی داشتهاند.
انتساب چنین دیدگاهی به معتزله برای کسی که اندک آشنایی با دیدگاه و آثار متفکران معتزله درباره قرآن داشته باشد، بسیار مضحک است؛ زیرا معتزلیان بر خلاف اهل حدیث، قرآن را مخلوق خدا میدانستند نه قدیم؛ در حالی که دکتر سروش، دیدگاه معتزله درباره مخلوق بودن قرآن را به دروغ به این معنا معرفی میکند که آنان قرآن را مخلوق بشر میدانستند. بدین گونه سروش در صدد برمیآید پشتوانهای برای مدعایش در انکار الهی بودن قرآن دست و پا کند. (ر.ک: جواد گلی و ابوالفضل روحی، « بررسی تطبیقی دیدگاه خلق و بشری بودن قرآن (رویکرد معتزله و سروش)»، معرفت کلامی، سال اول، زمستان 1389 شماره 4)
در مصاحبه سروش در باب کرونا، وی نقل می کند که وقتی که آیت الله جوادی آملی به شوروی سفر کرد تا نامه امام خمینی را به گورباچف آخرین رهبر شوروی سابق تحویل دهد، مترجم روسی از آیت الله جوادی سوال کرد چرا خداوند زلزله را میفرستد که در اثر آن هزاران نفر کشته میشوند؟ و آیت الله جوادی آملی از پاسخ دادن عاجز میشود؛ چون تاکنون به این مسئله فکر نکرده بود.
بدیهی است که نقل مزبور نادرست است؛ زیرا مسئله شرور یکی از مباحث اصلی علم کلام و فلسفه است که حتی طلاب حوزه بارها در طول تحصیل آنها را فرامیگیرند؛ چه برسد به آیت الله جوادی آملی که در مباحث فلسفی به طور عمیق و تحلیلی به مباحث شرور پرداختهاند. (ر.ک: مسلم محمدی، «حل معمای شرّ در آثاراستاد آیت الله جوادی آملی»، حکمت اسراء، شماره 3)
سروش در سخنان اخیرش نیز دهها اتهام به آیت الله مصباح می زند و هیچ سندی نیز برای اتهاماتش ارائه نمی کند. از جمله آیت الله مصباح را در دوران قبل از انقلاب از مخالف انقلاب اسلامی معرفی می کند. در حالی که حتی برخی روحانیونی که مخالف فکری آیت الله مصباح هستند و از سوابق ایشان آگاهی دارند به مشارکت فعال ایشان در مبارزه با رژیم شاه اذعان دارند.(ر.ک: https://www.tasnimnews.com/fa/news/1399/10/12/2422821/) به عنوان نمونه آقای حجتی کرمانی، از مخالفان فکری آیت الله مصباح، می نویسد:«وی(آقای مصباح) از آغاز نهضت روحانیت به رهبری امام خمینی همیشه در خفا یار و یاور انقلاب بود. »(https://www.ettelaat.com/mobile/?p=199331&device=phone)
دکتر سروش، همان طور که در بالا به نمونههایی اشاره شد، در نقل قول ها و انتسابهای خلاف واقع، کارنامه سیاهی دارد و دستور قرآن مجید دربارۀ سخنان این گونه افراد چنین است:
☀« يَا أَيُّهَا الَّذِينَ آمَنُوا إِنْ جَاءَكُمْ فَاسِقٌ بِنَبَإٍ فَتَبَيَّنُوا أَنْ تُصِيبُوا قَوْمًا بِجَهَالَةٍ فَتُصْبِحُوا عَلَى مَا فَعَلْتُمْ نَادِمِينَ » « ای کسانی که ایمان آوردهاید! اگر شخص فاسقی خبری برای شما بیاورد، درباره آن تحقیق کنید، مبادا به گروهی از روی نادانی آسیب برسانید و از کرده خود پشیمان شوید.»
حجت الاسلام دکتر جواد گلی